الیناالینا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

♀الینازیباترین فرشته خدا♀

شیشمین دندونشم درآورد

سـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ لام آخرهفته است واومدم تاآپ کنم::: امروز مادرم متوجه شدکه الینا خانم شیشمین دندونشم درآورده واقعا هروقت که میخواد رشدکنه دندون درمیاره و وزن کم میکنه خوب شیطنتاشم که دیگه تمومی نداره امروز صبح مادرم خوابونده بودتش شنیدیم که صداش داره میاد رفتم ببینم چی شده دیدم خانوم خانوما ازبغل های تختش گرفته وبلندشده. خوب شیطنت دیگش اینکه::: هروقت که توماشین میشینیم خانوم دوس داره که بیادبغل من توخونه هم تامیگیرمش بغلم میخوادبره بغل مامانی میگم آخه بچه توکه توخونه میری بغل مامانی توماشین چرامیای بغل من؟؟؟که البته جوابشم زودپیداکردم توماشین چون من گوشی دستمه خانومی دوس داره بیادبغل من که گوشیمو ...
28 مهر 1390

چهارمی وپنجمین دندونشم درآورد

ســ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــــلام به همتون امروز چهارشنبه است ومنم اومدم تاآپ کنم.خوب الینا خانم پنجمین دندونشم درآوردیعنی کم کم داره همشودرمیاره کلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی هم شـِیطَنَت کردااااااااااولی خوب دیگه شرمنده یادم نیست یعنی این هفته اصلا وقت نداشتم بجاطرهمین حالا ببخشیددیگه جوب کجا بودیم؟؟؟آهان گفتم که پنجمین دندونشم درآورد راستش الینا خانم ماهروقت که میخوادخوب رشد کنه دندون درمیاره وکلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی وزن کم میکنه کلـــــــــــــــــــــــا همه کاراش عجله ایه دیگه واسه بدنیااومدنش عجله داشت واسه دندون دراوردنش هم عجله ایه خوب2روزدیگه ه...
21 مهر 1390

سومین دندونشم درآورد

سلام امروز بعد عمری وبلاگ الینا رو آپ کردم راستش تو این مدت اتفاق خاصی،شیــــــــــــــــطنتی چیزی نبود که بنویسم ولی چند روز پیش الینا کوچولو سومین دندونشم درآورد وخوب حالا دیگه راحت تر میتونه شیطنت کنه از دیروزم که دیگه کم کم میخواد خودش وایسته ازمیزیا یه وسیله ای که صفت باشه میگیره ویه کم سرپا وایمیسته چندروز پیشم که دایی مهدی جون وزندایی جون اومدن خونمون والینا برای اولین بارش رفت قم خوب دیگه فعلا همین بود ولی اگه شیطنت دیگه ای کرد مینویسم ازامروزم چون مدرسه ها باز شده پنجشنبه ها آپ میکنم البته اگه شیطنتی کرد خوب دیگه فعلا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــای ...
6 مهر 1390

عکسای الینا

   عکسا توادامه مطلبه این عکسو توعیدازتون انداختیم توودایی ممدین اینجا خیلی کوچولوئه مگه نه؟ میخوای انگوربچینی؟؟نیفتی زمین آخ چقدنازمیخوابی خوسگلم     خوب دیگه فعلا همین عکسابودولی بعدا عکسای بیشتری ازالینا میذارم ...
31 شهريور 1390

?????!!!!!؟؟؟؟؟

سلام دوستان من قول دادم ازشیرین کاری های الینا بنویسم که نوشتم عکساشم گذاشتم شماهم قول بدین که واسه الینا جون نظربذارین امروز الیناخانم ما شیطنت چندانی نکرده که من بخوام بنویسم تاامروزهم هرچی شیطنت داشت تقریبا نوشتم ودیگه چیزی نمونده که ننوشته باشم پس منتظر پست های بعدی وبلاگ الینا باشید       ...
28 شهريور 1390

دوستای الینا

سلام دوستای گل الینا چندروز پیش عمه ومادربزرگم اینا وقتی که داشتن از شمال به خونه مااومدن تاهم خونه جدیدمونو ببینن هم اینکه الیناروببینن من2تادختر عمه دارم سوین وسلداخیلییییییییییی نازن درست مثل الینا خوب بریم سربحث اصلیمون الینا وقتی که 4-5ماهش بود عمه ام اینارو دیده بود به خاطرهمین هم یه کم تعجب کردولی بعداباسوین وسلدا دوست شدیعنی دوستیشون تاجایی پیشرفت که سلدا کوچولومیگفت الینا روباخودمون ببریم تبریزمابزرگش کنیم نقشه هم کشیده بود نقشش هم این بودکه مالباساووسایل الینارو زود جمع کنیم شیشه هاشم بشوریم وباشیرخشک هاش بذاریم توکیفش وبعدهم بدیم بهشون که همراه الینا ببرن خونشون عمه ام هم هرچی سعی میکردنمیتونست منصرفش کنه بخاطر همین هم...
16 شهريور 1390